موضوع: "شیوه های رفتاری در امر و نهی دینی"

شیوه امر و نهی به جوانان

 

هنگامی که انسان دوره کودکی و نوجوانی را سپری کرد وبه دوران جوانی یعنی بلوغ فکری و جسمی و شکوفایی استدادها و انتخاب های خود نایل گردید، با توجه به توانایی های جسمانی و موقعیت های طلایی که در انتخاب ها و تصمیم گیری ها در عرصه های مختلف زندگی دارد، برای خود ارزش و شخصیت خاصی قائل است. دوست دارد دیگران به او نگرش نثبت و محترمانه ای داشته باشند،و در عمل، شخصیت او را مورد توجه قرار دهند. و در مقابل به کسانی که به این خواسته او توجه کرده، احترام او را به ویژه در نزد دیگران حفظ می کنند، صمیمیت و علاقه بیشتری ابراز می دارد. 

البته این روحیه در مقاطع بعدی عمر هم ادامه دارد اما دوران شروع آن از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.

استفاده از این ویژگی جوان موفقیت امر ونهی دینی به او را افزایش می دهد. چه این که جوانان به پذیرش حق نزدیک تر و سریع ترند. مثلا به او گفته شود:یک جوان با شخصیت ،دیگران را تمسخر نمی کند، یا حیف نیست که روح پاک یک جوان به گناه آلوده شود! یا جوانمردی و شجاعت به این نیست که کسی را بدون دلیل‌ شرعی و عقلی مورد ضرب و شتم قرار دهی بلکه شجاعت به این است که برای دفاع از حق ستیزه کنی،یا روح پاک جوان عزیزتر آن است که با تقلید از کفار غرب در لباس و وضعیت سر و صورت ،خود را به ذلت بکشاند، یا جشن عروسی و نقطه شروع زندگی شرافتمندانه خود را به معصیت آلوده نکن.

شب ازدواج ، شب آزمایش تقوای عروس و داماد در پیشگاه خداوند است. تا معلوم گردد در اوج زمان شادی چه اندازه به احکام الهی پایبنداند.

 

منبع: محمدرضا اکبری، حافظان حریم(امربه معروف در عصر ما)،ص145و 146،انتشارات مسجد مقدس جمکران،1387

شیوه امر ونهی به نوجوانان

 

 

برخورد موفق با نوجوانان گنهکاری که به تکلیف رسیده اند شیوه خاص خود را می طلبد.آنها بر اساس اعتماد، اظهار محبت، تشویق، جایزه و امثال آن ارشاد می شوند. امر و نهی به آنها باید به طور روشن و توأم با احترام صورت گیرد. مثلاً به آنها گفته شود: تو پسر یا دختر خوبی هستی اما می توانی بهتر از این هم  باشی وآن در صورتی است که به دیگران دروغ نگویی، آزار نرسانی یا در منزل مردم نگاه نکنی، یا نماز خود را به طور مرتب بخوانی، یا در جلسه آموزش قرآن شرکت نمایی.

رجاء بن حیات گوید: روزی من و پدرم نزد عاذبن جبل بودیم.معاذ از پدرم پرسید: این فرزند کیست؟ پدرم جواب داد: این فرزندم(رجاء) است.

معاذ گفت: آیا قرآن را به او آموخته ای؟ جواب داد: خیر.

معاذ گفت: قرآن را به او بیاموز. من از رسول خدا صلی الله و علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود: مردی نیست که به فرزندش قرآن را آموزش دهد مگر اینکه در روز قیامت تاج سلطنت بر سر پدر و مادر او گذارده می شودو با دو حلّه پوشانده می شوندکه مردم نظیر این حلّه ها را ندیده اند. سپس معاذ با دست خود بر شانه من زد و گفت: پسرم، اگر دوست داری که در روز قیامت دو حلّه بر پدر و مادر خود بپوشانی قرآن بیاموز.

خطاب صمیمی به نوجوانان در جلب عواطف آنها مؤثر است.

استفاده از حس رقابت در رشد و صلاح نوجوانان نکته مهمی است.  مثلاً به او گفته شود: انتظار من از شما این است که این عمل را ترک کنی همان گونه که آن نوجوان این عمل را انجام نمی دهد. یا به او گفته شود: خداوند بچه های خوب را دوست دارد و خوبی انسان به عمل اوست که کار خوب کند و کار بد را ترک نماید. من دعا می کنم که از این پس شما این عمل را انجام ندهی یا این دستور خدا را انجام دهی.

بیشتر گناهان نوجوانان با توجه به شراط سنی آنها از جهل به حکم خدا صورت می گیرداز این رو توضیح واجب و حرام در یک جو دوستانه و مطابق با فهم نوجوانان اثر خوبی دارد.

 

منبع:محمدرضا اکبری، حافظان حریم (امر به معروف در عصر ما)، 143-145، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1387