موضوع: "غدیر"

عیدغدیر

می‌شنوی؟ ندای «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه » پیامبر (ص) است که از حجة الوداع ۱۸ ذی‌الحجه سال دهم قمری در غدیر طنین انداز شد وتا امروز هر دم در دفاع از ولایت علی مرتضی شنیده می‌شود. «غدیر» فصل‌الخطاب و حجت روشن ولایت است که نه در مکان محصور مانده و نه در زمان؛ چرا که جاودانه‌ترین حماسه تاریخ اسلام است. اهمیت «غدیر» در درک ارزش والای ولایت علوی همچون دژی مستحکم در سنگ بنای توحید و اصول دین است چرا که اسلام در سایه ولایت به باور می‌رسد .‌

جشن بزرگ امامت و ولایت

          

 

جشن بزرگ ولایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در مدرسه علمیه فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) گله دار برگزار شد.

«حجت الاسلام اللهیاری » قایم مقام مؤسسه مکتب القرآن ثارالله لامرد ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت عید بزرگ ولایت و امامت به ماجرای غدیر پرداخت و گفت: غدیر روز روشنگری و اظهار عقیده از جاییگاه بلند و روشن و روز تکامل دین و وفای به عهد است.

وی غدیر را از اساسی ترین برنامه های پیامبر خدا(صلیالله علیه وآله و سلم) دانست و بیان کرد: غدیر از اساسی ترین برنامه های پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) برای دوام عزت و شکوه اسلام و قرآن بود زیرا پیامبر خدا (صلی الله علیه وآبه و سلم) در بازگشت از حجة الوداع آخرین رسالت خویش را انجام داد.

قایم مقام مؤسسه موقوفه مکتب القرآن ثارالله خاطر نشان کرد: نگاه گذرا به سیره حضرت زهرا(سلام الله علیها)و امیرالمؤمنین (علیه السلام) و دیگر امامان راستین شیعه ما را با اهمیت واقعه غدیر و نقش عظیم و سرنوشت ساز آن هدایت و نیکبختی بشر آشنا می سازد.

وی افزود: با اینکه بیشتر مسلمانان صحت حدیث عدیر و اعلام ولایت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) را پذیرفته اند و غالباً آن را از احادیث قطعی و متواتر می دانند، باز گروهی چنین می پرسند که اگر واقعه غدیر خم اتفاق افتاده و بسیاری نیز شاهد آن بوده اند، چرا شخص امیر مؤمنان (علیه السلام) برای اثبات حقانیت خود از آن بهره نگرفت؟

«حجت الاسلام اللهیاری» بیان کرد: اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، که نگاهبان اسلام حقیقی بودند و سعی داشتند آن را از خطرات دور سازند از هر فرصتی بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامی و به یادماندنی را مطرح کنند؛ زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والای پیامبر جامه عمل پوشید و برای فتنه انگیزی کج اندیشان فرصت باقی نماند.

پاسخ به شبهه

 

بعضی از افراد سؤالی را مطرح می کنند که چرا نام امام علی (علیه السلام) در قرآن به  صراحت نیامده تا این همه اختلاف در طول تاریخ در جهان اسلام به وجود نیاید و این همه مشکلات پدیدار نشود؟ برای دست یابی به پاسخ، توجه به چند نکته راهگشا خواهد بود.

یک: بنای قرآن همواره براین است که اصول کلی بیان کند و حتی الامکان وارد جزئات نشود که این خود، بنا به مصالح و حکمت هایی است که ذکر آن در وسع این مجال نیست؛ در این مسئله نیز ، شاید خداوند نمی خواسته است  در چنین مسأله ای که که خاطرخواه و دشمن زیاد دارد و هوا و هوس ها دخالت می نند، مطلب به صورت صریح ذکر شود، چرا که ممکن بود با توجیه و بهانه هایی همچون اجتهاد و… برای دست یابی به برخی مقاصد، حرمت کلام الهی شکسته گردد؛ همچنان که این امر در مورد سخنان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم اتفاق افتاده و انتصاب حضرت در غدیر و موارد دیگر را نادیده گرفتند و توجیه کردند.

دو: به عقیده مسلمانان، قرآن کریم در طول 23 سال به مناسبت های گوناگون از جانب خداوند بزرگ نازل شده و به وسیله پیامبر صلی الله و علیه وآله وسلم تنظیم و به دستور ایشان یادداشت گردیده است. به عبارت دیگر، قرآن، اصول کلی را بیان فرمده است، اما تبیین جزئیات را به عهده پیامبرصلی الله علیه وآله و سلم نهاده است و در موارد زیادی، قرآن دکریم از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کرده است که به گفته علمای علم معانی و بلاغت، به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است.

بنابراین در قرآن به نام افراد و جزئیات کمتر اشاره شده، چنانکه نام های پیامبران بلکه اسامی صحابه و یاران پیامبر نیز نیامده است.آنچه از نگاه قرآن اهمیت دارد، ضرورت نبوت و امامت است، اما تعیین مصداق آن، به شیوه های دیگر واگذار شده است.اگر در قرآن نامی از بیشتر پیامبران برده نشده است،- تنها26 تن نام برده شدهاند- دلیل آن نیست که آنان پیامبر یا رسول نبوده اند، زیرا قرآن خود می فرماید:«پیش از تو رسولانی فرستادیم که سرگذشت گروهی را برای تو ذکر کردیم و سرگذشت گروهی را ناگفته گذاشتیم».

البته نام برخی از پیامبران به صورت اشاره و کنایه آمده است، به طور مثال نام اشموئیل با نام«وقال لهم نبیهم» آمده و نام حضرت خضربه عنوان«فَوَجداعَبداًمِن عبادنا» ذکر شده است.

ابوبصیر می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مردم می گویند: چرا نام علی و اهل بیت ایشان در کتاب خدا نیست؟ حضرت فرمود: به آنان بگو نماز بر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نازل شد، ولی خداوند رکعات آن را که سه یا چهارتاست در کتابش نام نبرد، تا آنکه رسول اللهصلی الله علیه وآله وسلم آن را برای مردم تفسیبر کرد.

سه: قرآن کریم درباره هیچ کس پس از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم به اندازه حضرت علیعلیه السلام سخن نگفته است، گرچه نام آن حضرت در قرآن به صراحت نیامده است، اما با عناوین و عبا رات گوناگون و آیات فراوان مودت، مباهله و… به آن حضرت اشاره نموده است.

چهار: صرف آمدن نام کسی در قرآن، نشانه فضیلت و شرافت او نیست. در قرآن نام پیامبران گذشته، بیشتر از نام پیامبر اسلام آمده است. بعنوان مثال نام حضرت ابراهیمعلیه السلامدر قرآن 69 مرتبه و نام حضرت موسیعلیه السلامنیز 136 مرتبه ذکر شده، اما آیا این ذکر نام، می تواند نشان دهنده مقام بالاتر ایشان باشد که فقط نامش 5 مرتبه در قرآن آمده است؟!

یادآوری و یادسپاری:

پیامبر خدا که از غیب آگاهی دارد و از آینده امت نگران است، آنان را به منبعی متصل می نماید که با چنگ زدن به آن، گمره نگردند و راه توجیه و بهانه ها گرفته شود.

گویی آن حضرت که شبهه افکنی و دروغ پردازی دشمنان و مخالفان امام علیعلیه السلام باخبر است،  می فرماید: قرآن روشنگر حقیقت ولایت علی و اولاد اوست و من نیز گفته ام که این ثقلین از هم جدا نمی گردند….

 

منبع:خلعت غدیر، معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه،ص49-51، قم

 

 

 

 

آیات قرآن در خطبه غدیر

مَعاشِرَالنّاس،أَناصِراطُ الله المُستَقیمُ الذّی أمَرَکُم بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ علی مِن بَعدی. ثُمَّ وُلدی مِن صُلبِهِ أئمّةُ(الهُدی) ، یَهدونّ إلی الحقِّ و بِهِ یَعدِلون.

(ای مردم! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آنگاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.)

جابربن عبدلله می گوید:روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم ) بر روی زمین جلوی خود خطی کشید و فرمود:<این راه خداست>، سپس خط هایی در اطراف آن کشید و فرمود: < اینها هم را ه هایی است که بر سر هر یک شیطانی قرار دارد که به آن دعوت کند>. سپس دست خود را بر خط میانی گذاشت و این آیه را تلاوت فرمود:{و أنَّ هذا صراطی مُستقیماً فاتّبعوهُ، فلا تتّبعوا السُبُلَ فَتَفرَّقَ بِکُم عن سبیلهِ ذلکم وصّاکم بِهِ لعلَّکُم تتّقون؛(سوره انعام ، آیه 153)

منبع: خلعت غدیر ، معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه ،ص64