سال ۹۹

چگونگی تولد حضرت فاطمه (س)

 

وقتی حضرت خدیجه با رسول خدا ازدواج کرد، زنان مکه او را ترک کردند. هیچ یک از زنان مکه به او سر نمی زدند و حتی به او سلام هم نمی دادند. خدیجه از تنهایی خود ناراحت شد و از این ناراحتی هراسان شده بود. او وقتی به فاطمه باردار شد، فاطمه از داخل رحم با مادرش حرف می زد و به او آرامش می داد. خدیجه این مطلب را از پیامبر (ص) پنهان کرد.

روزی رسول خدا متوجه شد و به خدیجه فرمود: جبرئیل به من گفته، آنچه در رحم داری دختر است و فرزندانش هم پاک و پاکدامنند. مدت زیادی نگذشته بود که حضرت خدیجه سراغ زنان قریش و بنی هاشم رفت و گفت: «مثل همه زنان که در هنگام زایمان از یکدیگر مراقبت و پرستاری می کنند مرا هم پرستاری کنید.»

آنها پیغام دادند چون حرف ما را گوش ندادی و با محمد یتیم ابوطالب در حالی که فقیر بود ازدواج کردی نمی توانیم از تو پرستاری کنیم. خديجه از اين پاسخ رنجيده خاطر گشت، اما در يكى از همين روزها در حالى كه او همچنان در بستر آرميده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود كه بر او وارد شدند. خديجه كه از ديدن آنان در هراس شده بود به تكاپو افتاد اما يكى از زنان او را آرام نمود و گفت: «اى خديجه! اندوهگين و هراسناك مباش، ما از جانب خدا به سويت آمده‏ايم و خواهران تو هستيم، من ساره همسر ابراهيم خليلم و اين آسيه همسر فرعون است و آن يكى مريم دختر عمران و چهارمين ما صفورا دختر شعيب است.»

در اين هنگام چهار زن در چهار سوى خديجه (س) قرار گرفتند و حضرت خديجه (س) حمل خود را بر زمين نهاد و نورى از او ساطع گرديد كه شرق و غرب عالم پرتوافكن شد. نورى كه به خانه‏ هاى مكه راه يافت و همه را در حيرت فرو برد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابريقى مملو از آب كوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانويى كه در پيش روى خديجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه كه از شير سفيدتر و از عنبر خوشبوتر بود بيرون آورد.

با يكى تن مولود را پوشاند، و ديگرى را مقنعه او قرار داد آن گاه دست خود را بر لبان كودك نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه دهان گشود و چنين فرمود: «اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سيدالانبياء و ان بعلى سيدالاوصياء و ولدى سادة الاسباط.» آن گاه يكايك بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رويى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوريان بشارت تولد او را به آسمانها بردند. در آسمان از يمن قدوم او نورى پديدار آمد و ساطع گرديد كه تا آن زمان سماواتيان چنين نورى را رؤيت ننموده بودند. بانوان خديجه را شادباش گفته از ميمنت و مباركى و طهارت نسلش سخنها گفتند.

 

حدیث از امام علی (ع)

شهید سلیمانی یک انقلابی به تمام معنا بود

 

شهید سلیمانی هم دل و جگر داشت و به دهان خطر می رفت و ابایی نداشت با تدبیر بود و منطق داشت برای کارهایش.این تدبیر فقط در میدان نظامی نبود. در میدان سیاست هم بود. در عرصه سیاست هم شجاع بود و هم با تدبیر بود.

سخنش تاثیر گذار بوداز همه اینها بالاتر اخلاص او بود. اهل ریا نبودهم یک فرمانده جنگاور مسلط نظامی بود و هم معتقد به حدود شرعی بودمراقب بود به کسی تعدی و ظلم نشود.

به دهان خطر می رفت اما جان دیگران را حفظ می کرددر مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح نبود اما به شدت انقلابی بود و انقلابی گری خط قرمز او بودیک نمونه از شجاعت او این بود که توانست به کمک ملت های منظقه، همه ی نقشه های نامشروع آمریکا در غرب آسیا را خنثی کند.

رهبر انقلاب: انقلاب و انقلابی گری خط قرمزحاج قاسم بود/ حاج قاسم ذوب در انقلاب بود

او نقشه‌های آمریکا در غرب آسیا را باطل کرده بودحاج قاسم کاری کرد که فلسطینی ها بتوانند مقابل اسرائیل بایستند/ اسرائیل بعد از دو روز از درگیری مجبور شدند به فلسطینی‌ها بگوید شروطتان را می پذیریم/ این نتیجه کار حاج قاسم بود.

سپاه افتخار ماست

داستانی زیبا و آموزنده

فاطمیه

گوشه از اقدامات شهید سردار سلیمانی